نمیدونم چرا اینهمه احساسمو قلقک میدی...just youuuuuuuuu

برای با تو بودن له میکنم تمام بودنی را که ذره ذره کنار هم چیده ام..و به بهای به دست آوردن  مثقالی محبت دنیا دنیا غرورو عشق حرامت میکنم ولی تو نمیفهمی...هرگز نفهمیدی...من مانده ام با این حجم بی کسی و تنهایی و تمنای آغوشت و فشار دستت که شاید وقتی لمست کنم,لمسم کنی.. از خواب هزار ساله ات بیدار شوی و مرا ببینی که چگونه به پای نگاه سردت سالهاست خزیده ام....تو را دوست دارم چونان کودکی عروسکش را...با همه بی جانیت..با همه بی مهریت تو را دوست دارم...


*خاصیت ما آدماست که دست یافتنی ها رو دوست نداریم ولی در آرزوی دست نیافتنی ها به جنون میرسیم....


**همیشه حس میکنم تو همه ی خواستن هات یه عذر خواهی بدهکارتم.همیشه.


*** اینجارو تغییر دکوراسیون دادم..اون سیاهی رمینه ناخود آگاه منو به سمت غمگین بودنو غمگین نوشتن سوق میداد...فکر کردم کمی انرژی مثبت لازم شدم


**** از بوی تو چون پیراهن تو                 آغشته شد جانم با تن تو


      آغوشی باش تا بوی تو بگیرم......................


*****سقوط این عکس حس این روزامه.

0 نظرات:

ارسال یک نظر