منو حالا نوازش کن....

*گاهی یهو حس می کنم خیلی دوستت دارم.زیاددد,بعدش می دونی چی دلم می خواد؟ دلم می خواد بودی...دستاتو باز می کردی..من می دوییدم توی بغلت مث وقتایی که دارم فرار می کنم...سرمو محکم می گرفتی توی سینت..محکممم...دستای مهربونتو میذاشتی روی چشمام..می بستیشون...مث مامانا که نینیشونو بغل می کنن تکونش می دن تا آروم بشه منو تکون میدادی تو بغل و روی بازوهات ...مث همیشه تو گوشم آروم نجوا می کردی:(( نچچ نچچ نچچ....نفسم؟عزیزم؟آروم باش..من پیشتم...اینا,ایناهاش عسلی..من اینجام....))


اون موقع ها دنیا خلاصه می شه تو آغوش تو و آدماش خلاصه می شند تو دست ها و وجود مهربون تو...


تا حالا بهت گفتم که چقدر دستاتو دوس دارم؟!!


*دیگه کم کم دارم از سوتو کوریه این وبلاگ افسردگی حاد می گیرم...بعدا اگه افسرده شدم نگید چراها..از ما گفتن, واسه دل گرمی خودم می گم دیدی این مغازه ها تا کارشون بگیره طول می کشه؟؟!! آره دیگه اینم همینطوره غصه نخوریا..... .


**منو  حالا نوازش کن


  که این فرصت نره از دست


 شاید این آخرین باره


 که این احساس زیبا هست


 منو حالا نوازش کن


 همین حالا که تب کردم


 اگه لمسم کنی شاید


 به دنیای تو برگرذم....


 هنوزم میشه عاشق بود


 تو باشی کار سختی نیست


 بدون مرز با من باش


 اگرچه دیگه وقتی نیست


 نبینم این دم آخر


 تو چشمات غصه می شینه


 همه اشکاتو میبوسم


 میدونم قسمتم اینه


 تو از چشمای من خوندی


 که از این زندگی خستم


 کنارت اونقدر آرومم


 که از مرگم نمی ترسم


 تنم سرده ولی انگار


 تو دستای تو آتیشه


 خودت پلکامو می بندی


 و این قصه تموم میشه..................................................................................


 


 


 

1 نظرات:

ali گفت...

باورت نمیشه ....
زدم تو گوگل سرچ ( من حالا نوازش کن) وبلاگ تو اومد....بعد شعر رو کپی کردم...یدفه گفتم چقد رنگه این وبلاگه آشناست !!!
بعد نیگاه گوشش کردم !!!!
........................
هوای دلم مثه هوای دلت ابری شد !!! چرا اینقد همزمان؟؟؟
تو شمال من جنوب !!!!

ارسال یک نظر