لبخندت را نقاشی می کنم.

سلام

گاهی آدم با کسایی برخورد می کنه که انگار مدتهاست می شناستشون.انگار روحشون واست آشناست


بعد جالبیش اینه که گاهی انگار این نزدیکی روح ها بعد زمان و یا حتی بعد مکان رو کمرنگ می کنه.اونقدر کمرنگ که تو بعضی موارد دیگه اصلا به چشم نمی یاد. حالا این حس زمانی به گوشه دلت چنگ می زنه که این روح آشنا تو تنهاییت زمزمه کنه که می دونستی نگاهت خیلی خاص ؟!!  بعد از اون زمانی که هنوز تو شوک پچ پچ قبلیش هستی,یهو سرشو بلند کنه و محکم بگه من نگاهو لبخندتو نقاشی می کنم که همیشه زنده بمونه!...و تو ناگهان انگار لبریز میشی از همه زندگی..اینجور موقع ها فقط یه نفس عمیقو یه لبخند با همه دلم,تنها چیزی که حالمو جا میاره


*من بی اجازه خیلی از دوستامو که مدتهاست می خونم لینک کردم.عذر می خوام و دوس دارم هر چه زودتر آشنایی و دوستیمون دو طرفه بشه.


*بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را


                                      مرا گرم کن.....


 

0 نظرات:

ارسال یک نظر